آنالیز روغن یکی از قدرتمندترین ابزارها در نگهداری و تعمیرات پیشگیرانه و مدیریت داراییها محسوب میشود. با این حال، اثربخشی آن بهطور بنیادین به یک عامل حیاتی وابسته است: کیفیت نمونه برداشتشده. با وجود پیشرفتهای فنی، هنوز بسیاری از متخصصان نمونهگیری را مستقیماً از شیر تخلیه تجهیزات انجام میدهند؛ روشی سریع و بهظاهر عملی، اما از نظر فنی پرریسک و غیرقابل اتکا.
بر اساس الزامات تصمیمگیری مبتنی بر شواهد در استاندارد ISO 55001 و دستورالعملهای تخصصی ICML 55.1، کیفیت دادهها شرط اصلی تضمین قابلیت اطمینان، قابلیت ردیابی و دقت پایش وضعیت سلامت داراییها است. به بیان ساده، اگر فرآیند نمونهگیری بهدرستی انجام نشود، کل برنامه آنالیز روغن عملاً ارزش خود را از دست میدهد.
مشکل اصلی: شیر تخلیه ذاتاً یک ناحیه با نمایندگی پایین است
هر مخزن، کارتل یا تانک روغن دارای ناحیهای است که بهطور طبیعی محل تجمع رسوبات، لجن، ذرات فلزی و آلایندههای نامحلول میباشد. این ناحیه که در کف مخزن قرار دارد، بهعنوان حجم مرده (Dead Volume) شناخته میشود.
در این بخش، ذرات سنگین در اثر تهنشینی طبیعی تجمع مییابند و محیطی بهشدت آلوده ایجاد میکنند که نماینده روغن در حال گردش واقعی در سیستم نیست.
زمانی که نمونهگیری از شیر تخلیه انجام میشود، نمونه حاصل:
-
بدترین و متمرکزترین آلایندههای سیستم را نشان میدهد، نه شرایط واقعی عملکرد؛
-
ممکن است سایشهایی را نشان دهد که وجود ندارند یا بهطور اغراقآمیز گزارش شوند؛
-
روندیابی (Trend Analysis) را مخدوش میکند؛
-
منجر به آلارمهای کاذب و تصمیمگیریهای نادرست میشود؛
-
قابلیت ردیابی فرآیند را از بین برده و اصول کلیدی ISO 55001 را نقض میکند.
نتیجه کاملاً روشن است: نمونهگیری از شیر تخلیه، واقعیت عملکرد سیستم را تحریف کرده و اعتبار نتایج آنالیز را بهشدت کاهش میدهد.
دو هدف کلیدی در یک برنامه مؤثر آنالیز روغن
بر اساس استاندارد ICML 55.1، هر برنامه نمونهگیری باید بر دو ستون اصلی استوار باشد:
1. حداکثرسازی کمیت و کیفیت اطلاعات استخراجشده
نمونه باید نماینده واقعی شرایط کاری باشد؛ امری که تنها در صورت نمونهگیری از نقاطی امکانپذیر است که:
-
در ناحیه فعال (Live Zone) قرار دارند؛
-
روغن در آنها بهطور فعال در حال گردش است؛
-
شرایط تلاطم و همگنسازی مناسب وجود دارد.
نقطه نمونهگیری به همان اندازه آنالیز آزمایشگاهی اهمیت دارد. استاندارد ISO 55001 تأکید میکند که تصمیمها باید بر دادههای قابل اعتماد، قابل مقایسه و سازگار استوار باشند؛ و این موضوع مستقیماً به روش نمونهگیری وابسته است.
2. حداقلسازی عوامل خارجی مؤثر بر تغییر ماهیت نمونه
یک برنامه مؤثر نیازمند موارد زیر است:
-
رویههای استانداردشده؛
-
قابلیت تکرارپذیری؛
-
نیروی انسانی آموزشدیده؛
-
ابزارهای مناسب؛
-
کنترل سختگیرانه برای جلوگیری از آلودگی مستقیم یا متقاطع.
این الزامات بخشی از کنترلهای عملیاتی و مدیریت ریسک در ISO 55001 هستند که اجرای منضبط و مستندسازیشده فرآیندهای حیاتی را برای جلوگیری از ایجاد متغیرهای مخرب قابلیت اطمینان داراییها الزامی میدانند.
نمونهگیری روغن به روش غوطهوری شلنگ (Hose-Immersion)
وضعیت نمونهگیری با شلنگ چگونه است؟
اگرچه این روش بهطور گسترده استفاده میشود، اما طبق ICML 55.1 یک روش کمدقت محسوب میشود و تنها زمانی قابل قبول است که هدف، بررسی خواص فیزیکی و شیمیایی روغن (سلامت شیمیایی روغن) باشد.
اما برای آنالیزهایی نظیر:
-
سایش تجهیزات؛
-
ورود آلودگیهای خارجی؛
-
شناسایی روندهای خرابی؛
این روش مناسب نیست. شلنگ ممکن است:
-
آلایندههای داخلی یا خارجی وارد نمونه کند؛
-
ذراتی را از سطوح غیرنماینده جریان واقعی جدا کند؛
-
باعث اختلاف بین نمونههای متوالی شود؛
-
قابلیت اعتماد دادهها را کاهش دهد.
در نتیجه، برای پایش وضعیت و عیبیابی خرابیها، نمونهگیری به روش غوطهوری شلنگ الزامات نمایندگی واقعی را برآورده نمیکند.
راهکار: طراحی نقاط نمونهگیری روغن با قابلیت اطمینان بالا
برای دستیابی به نتایج دقیق و همسو با بهترین رویههای بینالمللی، اقدامات زیر ضروری است:
بازطراحی نقاط نمونهگیری
نصب شیرهای نمونهگیری در محلهای استراتژیک جریان، ترجیحاً:
-
روی خطوط تحت فشار؛
-
قبل از فیلترها؛
-
بعد از پمپها؛
-
در نواحی با تلاطم بالا.
اطمینان از نمونهگیری از ناحیه فعال
هدف، برداشت روغنی است که واقعاً نماینده شرایط کاری تجهیز در حین بهرهبرداری باشد.
استانداردسازی رویهها
مطابق اصول ISO 55001 و ICML 55.1، استانداردسازی باعث کاهش ریسک، افزایش قابلیت پیشبینی و پشتیبانی از تصمیمگیری مبتنی بر داده میشود.
آموزش تیمها
هیچ فناوریای جایگزین شایستگی نیروی انسانی نمیشود. آموزش مستمر، بخش جداییناپذیر حاکمیت داراییها است.
نتیجه گیری
نمونهگیری صحیح روغن یک جزئیات ساده نیست؛ یک الزام استراتژیک در مدیریت داراییهاست
قابلیت اعتماد آنالیز روغن بسیار پیشتر از آزمایشگاه آغاز میشود؛ از نقطه نمونهگیری.
نمونهگیری از شیر تخلیه یا به روش غوطهوری شلنگ، نهتنها کیفیت نتایج را تضعیف میکند، بلکه توان سازمان در پایش داراییها، پیشگیری از خرابیها و تصمیمگیری آگاهانه را نیز کاهش داده و اصول بنیادین قابلیت اطمینان و مدیریت داراییها در ISO 55001 و ICML 55.1 را نقض میکند.
با طراحی صحیح نقاط نمونهگیری و استانداردسازی فرآیندها، سازمان شما:
-
نمایندگی واقعی آنالیز را بهبود میدهد؛
-
ریسکهای عملیاتی را کاهش میدهد؛
-
دسترسپذیری داراییها را افزایش میدهد؛
-
فرهنگ قابلیت اطمینان را تقویت میکند؛
-
تصمیمهایی سریعتر، دقیقتر و مستندتر اتخاذ میکند.
اطلاعات این مقاله برگرفته از این منبع میباشد.